تاریخچه‌ی تیز‌هوشی و باهوشی

درست است که آزمون‌ها مبدا تاریخی بسیار تازه‌ای دارند، اما این واقعیت که افراد از نظر استعداد (Aptitude) ، شخصیت (Personality) ، رفتار (Behavior) باهم تفاوت دارند و اینکه این تفاوتها را می‌توان مورد سنجش ( Assessment) قرار داد، احتمالا به اندازه تاریخ زندگی انسان قدمت دارد.

تاریخچه‌ی تیز‌هوشی و باهوشی

برای مثال در امپراطوری چین قدیم در ۲۲ سال پیش از میلاد مسیح کارکنان سازمان‌ها هر سه سال یکبار توسط نوعی امتحانات شفاهی مورد ارزیابی قرار می‌گرفتند که نتایج این امتحانات به عنوان ملاکی برای ارزشیابی عملکرد و ارتقاء آنان در نظر گرفته می‌شد.همچنین در یونان باستان و بویژه در آثار افلاطون و ارسطو به تفاوت‌های فردی اهمیت داده شده است. افلاطون اولین فردی بود که به طبقه بندی افراد از لحاظ تفاوت‌های فردی اقدام کرد و آنها را در سه گروه طلا ، نقره و آهن قرار داد و برای هر گروه ویژگی‌‌هایی را ذکر کرد.

نکته مهم این است که آزمایش و طبقه بندی انجام شده در آن زمان‌ها بیشتر به کمک تجربه بوده و روش‌های علمی در آنها رعایت نشده بود. از قرن ۱۹ به بعد و با گسترش احتیاجات بشری و پیشرفت‌های علمی افرادی پیدا شدند که توانستند وسایل دقیق و کاملی را فراهم آورند و راه را برای کاربرد آزمون‌ها در روان شناسی هموار سازند. نهضت آزمون‌های روانی ابتدا در انگلستان و سپس در فرانسه و آلمان شروع شد و بعدها در آمریکا ادامه یافت.گالتون فرانسیس یکی از نخستین کسانی است که به مطالعه و اندازه گیری تفاوت‌های فردی پرداخت او عقیده داشت که بین توانایی هوشی و تمیز حسی رابطه وجود دارد و هر چه میزان هوش بالاتر باشد سطح تمیز حسی نیز بالاتر است. براین اساس بود که برای اندازه گیری قدرت تمیز حسی آزمون‌ها و وسایل مختلفی را ابداع کرد که می‌توان به رنگ سنج گالتون و وزنه‌های گالتون و … اشاره کرد. او کتابی تحت عنوان انسان سنجی یا اندازه گیری توانایی‌های مختلف انسان نوشت و در آن بر استفاده از روش‌های آماری نظیر منحنی طبیعی و میانگین تاکید کرده به استفاده از آنها اقدام نمود.
مک کین کتل جیمز روان شناس آمریکایی مانند گالتون انگلیسی به اندازه گیری‌تفاوت‌های فردی علاقه داشت و به شدت تحت تاثیر او بود. در سال ۱۸۹۰ کتل در مقاله با عنوان آزمون‌های روانی و اندازه‌گیری اصطلاح آزمون روانی را برای اولین بار بکار برده آن را وارد فرهنگ روانشناسی کرد. کتل که شاگرد وونت بود، با راهنمایی او و تحت تاثیر گالتون ده آزمون برای سنجش تفاوت فردی از نظر زمان واکنش تدوین کرد. آزمون‌های او فاقد هنجار بود و هدف نهایی آنها اندازه گیری توانایی‌های ذهنی عالی نبود.

در سال ۱۸۹۵ میلادی تمام آزمون‌های موجود از جمله کارهای گالتون و کتل توسط آلفرد بینه مورد انتقاد قرار گرفت. او با انتشار مقاله در فرانسه آزمون‌هایی را که به توانایی‌های حسی و حرکتی تاکید داشتند مورد انتقاد قرار داد و اظهار داشت که بین آزمون‌های گالتون و کتل و توانایی‌عالی ذهنی (هوش) همبستگی وجود ندارد. او پیشنهاد کرد که هوش باید براساس توانایی‌های عالی تر ذهنی نظیر حافظه (Memory) ، توجه (Attention) ، ادراک (Perception) ، تخیل (Imagination) و استدلال (Reasoning) مورد اندازه‌گیری قرار گیرد. این دیدگاه باعث شد که بینه به همراه یک روان پزشک به نام تئودور سیمون در سال ۱۹۰۴ از طرف وزارت آموزش همگانی فرانسه مامور تهیه انواع تکالیف ذهنی برای شناسایی کودکان عقب مانده ذهنی شوند و آنها در سال ۱۹۰۵ میلادی اولین آزمون هوش (در واقع اولین آزمون روانی) را که ۳۰ سوال داشت و به ترتیب سطح دشواری از آسان به مشکل تنظیم شده بود، انتشار دادند. این آزمون سه کارکرد شناختی یعنی قضاوت (Judgement) ، درک و فهم و استدلال را اندازه می‌گرفت.

آزمون ساخته شده توسط بینه در سالهای بعد بارها مورد تجدید نظر قرار گرفت، که یکی از معروف‌ترین آنها توسط لویس ترمن ( Lewis Terman) در دانشگاه استنفورد آمریکا انجام شد که به علت انطباق و استاندارد شدن در این دانشگاه به آزمون استنفورد – بینه مشهور گردید. این آزمون امروزه به عنوان یکی از ابزارهای معتبر کاربرد فراوان دارد.از طریق این آزمون که توسط یکی از روانشناسان دانشگاه استنفورد به نام لویس ترمن طراحی شده بود دو میلیون نفر مرد آمریکایی مورد سنجش قرار گرفته بودند . بدین ترتیب نحوه تفکر جدیدی که مبتنی بر این تست هوش بود پا گرفت : « مردم یا با هوش هستند یا نه ، یا با هوش به دنیا می آیند یا نمی‌آیند و هیچ کاری در این رابطه نمی‌توان انجام داد و تست های‌بهره هوشی می توانند بگویند که آیا شما تیز هوش هستید یا نه . تست ( SAT ) هم که آزمون ورود به کالج است بر اساس همین تفکر طرح ریزی شده که فقط نوع خاصی از هوش و استعداد است که آینده فرد را تعیین می‌کند.

جنگ جهانی اول بر ساخت اولین آزمون‌های گروهی هوش تأثیر داشت.

با آزمون ساخت بینه می‌توان فقط یک فرد را در یک زمان مورد آزمون قرار داد و این حالی است که در جنگ جهانی اول ارتش آمریکا ضرورت یک آزمون هوشی که بتوان با آن یک گروه بزرگ را همزمان آزمون کرد، احساس کرد. رابرت یرکز (Rubert Yerks) رئیس انجمن روان شناسی امریکا در راس یک کمیته ۴۰ نفره از روان شناسان اقدام به تهیه چنین آزمونی کرد. او آزمون تدوین شده توسط آرتور اتیس (Arthur Otis) را که از سوالات چند گزینه‌ای استفاده کرده بود الگو قرار داد. به این ترتیب آزمون‌های آلفا و بتا ساخته شدند.

آزمون آلفا

آزمون آلفا یک آزمون کلامی برای افراد با سواد انگلیسی زبان بود

آزمون بتا

آزمون بتا آزمون غیرکلامی برای افراد بی‌سواد و غیر انگلیسی زبان بود.

ساخت اولین پرسشنامه شخصیت در جنگ جهانی اول نیز مورد توجه قرار گرفت زیرا ارتش آمریکا برای تشحیص افراد نظامی مبتلا به روان رنجوری ( Neurosis) به یک آزمون شخصیت نیاز پیدا کرد. رابرت وود ورث ( Robert Wood Worth) در این رابطه برای تهیه یک آزمون بنام برگه اطلاعات فردی همت گماشت. این پرسشنامه گرچه در دوره جنگ اجرا نشد اما به الگویی برای ساخت آزمون شخصیت تبدیل شد.

در منحنى توزیع هوش‏ در بررسیهاى آمارى و تحقیقات تجربى، مى‏توان دید که افراد به دو دسته پرهوش و کم‏ هوش تقسیم نمى‏شوند. توزیع هوش نیز، همانند قد یا وزن افراد، روى منحنى مشهور به منحنىِ طبیعی (normal curve) قرار دارد؛ به‏ این ترتیب که اکثریت افراد در وسط منحنى و شمارى کمتر در دو سمت آن هستند. اکثریت واقع در وسط منحنى طبیعى را ‘عادى‏` و افراد واقع در دو طرف آن را کمتر برخوردار و بیشتر برخوردار مى‏نامند. در منحنى توزیع هوش، افراد داراى ضریب هوشىِ بین ۹۰ تا ۱۱۰ را عادى و داراى هوش متوسط، کمتر از آن را، به‏ترتیب، کـُند، کم‏هوش یا عقب‏مانده، و بیش از ۱۱۰ را پرهوش، سرآمد یا نابغه مى‏خوانند. شمار افرادى که در دو بالِ منحنى قرار مى‏گیرند کمتر از افراد شمار افرادى که در دو بالِ منحنى قرار مى‏گیرند کمتر از افراد «عادى‏»است. حدود ۶۴ درصد افراد هر جامعه‏اى هوش متوسط دارند و تنها ۲ درصد افراد را مى‏توان فوق‏العاده باهوش، و ۲ درصد را بسیار کم‏هوش دانست. بنابراین، خوشبختانه، در هیچ جامعه‏اى اکثریت افراد مجبور به رقابت با جماعت کثیرى از نوابغ نیستند.

تاریخچه‌ی تیز‌هوشی و باهوشی

افراد تیزهوش‌ یا باهوش در طول تاریخ همیشه توجه بسیاری را به خود جلب کرده‌اند. چنانچه کنفوسیوس در چین و افلاطون در یونان به این قشر توجه ویژه‌ای‌ داشته‌اند. افلاطون معتقد بود باید به افراد نخبه یا باهوش فلسفه آموزش داد و مسئولیت‌های حکومتی را به آن‌ها سپرد.
توجه به افراد نخبه یا باهوش و شروع جداسازی و آموزش‌های ویژه به کودکان سرآمد و تیزهوشان در عصر حاضر تقریباً به حدود یک قرن پیش برمی‌گردد، چنانچه براساس مستندات تاریخی، اولین مدرسه‌ی تیزهوشان به‌طور رسمی در اوایل قرن بیستم در امریکا پایه‌گذاری شد و سپس در دیگر کشورها توسعه یافت.
جالب آن است بدانید، در همان سال‌ها مطالعات و تحقیقات بسیاری در رابطه با عملکرد و میزان تأثیر این افراد انجام گرفت. از جمله در یک پروژه‌ی تحقیقاتی که حدود ۴۰ سال به‌طول انجامید و بررسی ۱۵۰۰ تیزهوش ۱۰ ساله را در چهل‌سال پیگیری نمود نتایج ارزنده‌ی از اثراتِ این قشر در پیشرفت علم و صنعت و تکنولوژی در کشور امریکا به‌جای گذاشت که از آن پس همچنان نوعِ توجه به آن‌ها بسیار ریزبینانه‌تر گردید.
لازم است بدانید، عده‌ای پیشرفتِ امریکا را تا حد زیادی مرهون تفکر و توجه به همین افراد باهوش یا تیز‌هوش می‌دانند.
در حال‌حاضر در بیش‌تر کشورهای پیشرفته، بودجه‌ی خاصی را برای تربیت کودکان نخبه یا باهوش درنظر می‌گیرند.

تاریخچه ‌ی تیز‌هوشی در ایران

تاریخچه‌ی تیز‌هوشی و باهوشی

در کشور ما تاریخ تأسیس استعدادهای درخشان به قبل از سال ۱۳۵۷ برمی‌گردد، آن هم محدود به تهران و سپس مشهد و کرمان، اما بعد از سال ۱۳۵۷، در پی توجه بیش‌تر به موضوع مهم تیزهوشان، به همت مسئولان وقت، این مراکز تحت نام” سازمان ملی پرورش استعدادهای درخشان” (سمپاد) به‌طور کمّی گسترش یافت، چنانچه علاوه‌بر مراکز استان‌ها در حال حاضر در بعضی از  شهرستان‌ها که دارای شرایط لازم می‌باشند، این مراکز توسعه یافته است.
در حال حاضر در کشور ما معدل بالا در پایه‌های تحصیلی چهارم ابتدایی و دوم راهنمایی به‌ترتیب جهت حضور در آزمونِ ورودی مقاطع راهنمایی و دبیرستان پیش‌شرط لازم درنظر گرفته شده است.

نکته‌ی قابل تأمل آن‌که شرایط پذیرش ورود به مراکز سمپاد در ایران، معیار پیشرفته‌ی تحصیلی بودن است! که این جای تأمل دارد، چنان‌چه در معیار پیشرفته‌ی تحصیلی، باید در نظر داشته باشیم که: هرچند بیش‌تر تیزهوش‌ها، پیشرفته‌ی تحصیلی هستند، اما هر پیشرفته‌ی تحصیلی الزاماً تیزهوش نیست!
 هر چند حجم بالای متقاضی و ظرفیت محدود این مراکز را در انتخاب این نوع سنجش نباید از نظر دور داشت.

همچنین قابل ذکر است متأسفانه در حال حاضر در کشور ما مقطع ابتدایی مراکز استعدادهای درخشان وجود  ندارد.
نکته‌ی قابل تأمل، …
از موارد مهمی که امروزه در سیستم‌های نوین آموزشی دنیا در نظر گرفته می‌شود توجه به بُعدِ ”تفکر خلاق” بچه‌هاست. بر این مبنا، سال‌هاست ایجاد آرامش و تنش‌‌زدایی از بچه‌ها در محیط‌های آموزشی از معیار‌های قابل توجه آموزش کودکان سرآمد است.
امید است ان‌شاءالله در کشور ما هم این تفکر هر چه بیشتر عملی گردد.


واژه تیز‌هوش یا باهوش در نزد اشخاص مختلف، همراه با معانی و مفاهیم گوناگونی است. در واقع هیچ اتفاق نظر کاملی در تعریف کودک تیزهوش وجود ندارد و این بیشتر به خاطر تنوع استعدادها و جنبه‌های مختلف هوش می‌باشد.

اولین شرطی که برای تیزهوشی یا باهوشی در نظر گرفته شده است، هوشبهر بیش از ۱۳۰ است. در کنار چنین هوشبهری، آفرینندگی و توانایی فرد در استدلال و همچنین ابتکار او در انجام کارها را باید مدنظر داشت. پیشرسی استعداد و تمایل به رقابت با کودکان بزرگتر از خود، نیز از جمله شاخص‌هایی است که در کودکان تیزهوش دیده می‌شود.

در تعریف کودک تیزهوش و باهوش باید به این نکته مهم اشاره کرد که، کودک تیزهوش اول، یک کودک است و بعد کودکی تیزهوش. تیزهوشی، جوانب متعددی داشته و تحت شرایط و مقتضیات معین، جلوه‌های مشخصی از آن نمودار می‌گردد. بین کودکان تیزهوش تفاوت‌های مشهودی در زمینه‌های مختلف وجود دارد. به‌طوری که یک کودک ممکن است در یکسری از کارها برجسته بوده و کودک دیگری در کارهای کاملا متفاوتی، در حالی که هر دو کودک، سرآمد هستند اما در زمینه‌های مختلف.

تاریخچه‌ی تیز‌هوشی و باهوشی

گروهی از صاحبنظران، اصطلاح سرآمد یا باهوش را به گروهی اطلاق می‌کنند که قدرت فوق‌العاده‌ای در جنبه‌های وسیع و مختلف توانایی‌های ذهنی داشته باشند.

یعنی برتری کودک در یکی دو زمینه را به معنی تیزهوشی نمی‌دانند و معتقدند تیزهوش، کسی است که تقریبا از نظر تمام جنبه‌های پیشرفت و نیز کسب مهارت‌ها از سن خود جلوتر است، چنین کودکی از هر لحاظ پیشرفته‌تر از کودکان دیگر است.

در حالی که گروهی دیگر را عقیده بر آن است که تیزهوش و باهوش کسی است که فقط در یکی از جنبه‌های ذهنی، شایستگی فوق‌العاده‌ای داشته باشد.
برخی از دانشمندان، تیزهوشی را در بالا بودن بهره هوشی (IQ) و یا در قدرت تفکر انتزاعی و درک معانی و بعضی دیگر آن را در سرعت و سهولت در یادگیری هنر، موسیقی و خلاقیت می‌دانند. وقتی ما برای توصیف تیزهوشی، اعمال برجسته و مفید را وارد می‌کنیم، مطلب کمی پیچیده و مبهم می‌شود. چون کودکان تیزهوشی هم وجود دارند که اعمالشان نشان‌دهنده تیزهوشی‌شان نیست و نمی‌توانند قدرتی را که دارند به علل روانی، عدم انگیزه‌ها و یا انگیزه‌های نادرست و دیگر عوامل محیطی نشان دهند و همچنین کودکان تیزهوشی و باهوشی داریم که استعدادشان را در کارهایی که پذیرفته نیست، به‌کار می‌برند ولی همه آنها هوشبهرشان یکی است و هوش فوق‌العاده دارند.

ضریب هوشی آلبرت انیشتین ۱۶۰ تخمین زده شده و ضریب هوشی اسحاق نیوتن ۱۹۰ و مارک زاکربرگ ۱۵۲ است. این مردان مشهور را در همه جای دنیا نوابغی بی، چون و چرا می‌دانند. اما زمانی مردی زندگی می‌کرد که گفته می‌شود ضریب هوشی او بین ۲۵۰ تا ۳۰۰ بود! ویلیام جیمز سیدیس باهوش‌ترین مرد تاریخ، یک کودک نابغه و ریاضیدانی استثنایی بود. او به چندین زبان مسلط بود و نویسنده‌ی بااستعدادی هم بود. اما متأسفانه کمتر کسی تا به حال نام او را شنیده است.

گرچه در مـورد بزهکاری بعضی کودکان تیزهوش و باهوش گزارش‌هایی ارائه شده است اما اکثر این کودکان تابع قانون هستند و مسائل اخلاقی و مقررات اجتماعی را‌ رعایت‌ می‌کنند. در مطالعه‌ای که توسط آنولیک (۱۹۷۹) صورت گرفت،۳۰ نفر از نوجوانان بزهکار که در مؤسسه‌ای نگهداری مـی‌شدند و ضـریب هوشی آنان بالاتر از ۱۱۵ بود، با ۳۰ نفر نوجوانان‌ بزهکار با ضریب هوشی متوسط مورد مقایسه‌ قرار‌ گرفتند. نتیجهء تحقیق نشان داد که هردو گروه در شرایط بد خانوادگی پرورش یافته‌اند.
بنابراین،شباهت این‌دو گروه از جهت‌ یادشده، نشان می‌دهد که باهوشی موجب اعـمال خـلاف قانون نـمی‌شود بلکه این شرایط زندگی است که‌ کودک‌ تیزهوش یا متوسط را بزهکار می‌نماید. به‌هرحال، گرچه کودکان تیزهوش قادر به حل بسیاری از مـشکلات خود هستند لکن باید توجه داشت که آنان نیز نیازهایی دارند کـه لازم اسـت بـه آن‌ها‌ توجه‌ شود.

اگر شما کودکی دارید که احساس میکنید نسبت به هم‌سالانش بهره‌ی هوشی بیشتری دارد،بهتر است این موضوع را به صورت علمی بررسی کنید و در اولین فرصت تست هوشی مناسب از کودکتان گرفته شود،چنانچه نتیجه‌ی آزمون تیز‌هوشی و باهوش بودن کودکتان را تأیید کرد، به دنبال شناخت مسیر و‌ محیط مناسب برای کودکتان باشید،کلینیک کاردرمانی و گفتاردرمانی آبا برای شناخت کودکان تیز‌هوش یا باهوش و شناخت استعدادهای فردی در کنار شماست چرا که آینده‌ی کودک شما برای ما مهم است.

کلمات کلیدی؛تیزهوشی،بهره‌ی هوشی،تیز‌هوش،باهوش


منابع:

University of Oxfordhttps://
www.history.ox.ac.uk › a-h…A history of ‘gifted children’ shows how social difference was remade beyond …
(https://www.history.ox.ac.uk/article/a-history-of-gifted-children-shows-how-social-difference-was-remade-beyond-class-in-the-late)
University of North Carolina Wilmingtonhttps://people.uncw.edu › caropresoeNAGC – History of g/t (https://people.uncw.edu/caropresoe/giftedfoundations/EDN%20552/NAGC%20-%20History%20of%20g-t.htm)

Springerhttps://link.springer.com › chapterHistory of Giftedness: Perspectives from the Past Presage Modern Scholarship (https://link.springer.com/chapter/10.1007/978-0-387-74401-8_2)

Handbook of giftedness in children.
Psycho-education,theory research,and best practices.
Steven I. Pfeiffer

 

-افروز، غلامعلی، مقدمه‌ای بر روان‌شناسی و آموزش و پرورش کودکان استثنایی، ص۱۲۴، دانشگاه تهران، ۱۳۷۷.
-احمدوند، محمدعلی، روان‌شناسی کودکان استثنایی، ص۲۲۲، تهران، دانشگاه پیام نور، ۱۳۷۵.

-استاپرد، میریام، همه کودکان تیزهوشند اگر…، ترجمه سهراب سوری و امیر صادقی بابلان، نثر دانش ایران، ۱۳۸۲.

معرفی کتاب

تاریخچه‌ی تیز‌هوشی و باهوشی

کودکان تیزهوش

تاریخچه‌ی تیز‌هوشی و باهوشی

کاوشی در تیزهوش

تاریخچه‌ی تیز‌هوشی و باهوشی

روانشناسی و آموزش تیزهوشی

تاریخچه‌ی تیز‌هوشی و باهوشی

از باهوش تا تیزهوش

4.7/5 (3 نظر)

2 thoughts on “تاریخچه‌ی تیز‌هوشی و باهوشی

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

Call Now Button